من پذيرفتم كه عشق افسانه است
اين دل درد آشنا ديوانه است
مي روم شايد فراموشت كنم
با فراموشي هم آغوشت كنم
مي روم از رفتن من شاد باش
از عذاب ديدنم آزاد باش
گرچه تو تنها تر از ما مي روي
آرزو دارم شبي عاشق شوي
آرزو دارم بفهمي درد را
تلخي برخورد هاي سرد را
.
.
می رسد روزی که شبها در کنار عکس من
نامه های کهنه ام را مو به مو از برکنی
می رسد روزی که صبرت سر شود در پای من
آن زمان احساس امروز مرا باور کنی
مسابقه وبلاگ برتر ماه
نظرات شما عزیزان:
علی
ساعت6:54---24 مرداد 1391
سلام می خواستم یکی از اون قلب های فلش روبرای خودم بردارم وتو وب دیگه ازش استفاده کنم که یهو اون پیام اومد مچشو گرفتم.... یعنی خودم از خجالت آب شدم نفهمیدم ازکجا خوردم بخاطر همین تو رو تو وب خودم لینک کردم و تو وبت عضو شدم خواستی به ما یه سری بزن(راستی دیگه چیزی رو بدون اجازه بر نمی دارم فقط بهم بگو چطوری اینو برای وبت درست کردی؟)
http://www.mahboobtarinha.loxblog.com
|