دلشکسته گان عشق
دلشکسته گان عشق

زبیستون نیاید امشب صدای تیشه...شایدبه خواب شیرین فرهادرفته باشد...


داستان کوتاه و عاشقانه ی خیانت

 

یه پسر بود که زندگی ساده و معمولی داشت
اصلا نمی دونست عشق چیه عاشق به کی می گن
تا حالا هم هیچکس رو بیشتر از خودش دوست نداشته بود
و هرکی رو هم که میدید داره به خاطر عشقش گریه میکنه بهش میخندید
هرکی که می ومد بهش می گفت من یکی رو دوست دارم
بهش می گفت دوست داشتن و عاشقی مال تو کتاب ها و فیلم هاست….        روز ها گذشت و گذشت تا اینکه یه شب سرد زمستونی
توی یه خیابون خلوت و تاریک
داشت واسه خودش راه میرفت که
یه دختری اومد و از کنارش رد شد
پسر قصه ما وقتی که دختره رو دید دلش ریخت و حالش یه جوری شد
انگار که این دختره رو یه عمر میشناخته
حالش خراب شد
اومد بره دنبال دختره ولی نتونست
مونده بود سر دو راهی
تا اینکه دختره ازش دور شد و رفت
اون هم همینجوری واسه خودش با اون حال خراب راه افتاد تو خیابون
اینقدر رفت و رفت و رفت
تا اینکه به خودش اومد و دید که رو زمین پر از برفه
رفتش تو خونه و اون شب خوابش نبرد
همش به دختره فکر میکرد
بعضی موقع ها هم یه نم اشکی تو چشاش جمع می شد
چند روز از اون ماجرا گذشت و پسره همون جوری بود
تا اینکه باز دوباره دختره رو دید
دوباره دلش یه دفعه ریخت
ولی این دفعه رفت دنبال دختره و شروع کرد باهاش راه رفتن و حرف زدن
توی یه شب سرد همین جور راه میرفتن و پسره فقط حرف میزد
دختره هیچی نمیگفت
تا اینکه رسیدن به یه جایی که دختره باید از پسره جدا میشد
بالاخره دختره حرف زد و خداحافظی کرد
پسره برای اولین توی عمرش به دختره گفت دوست دارم
دختره هم یه خنده کوچیک کرد و رفت
پسره نفهمید که معنی اون خنده چی بود
ولی پیش خودش فکر کرد که حتما دختره خوشش اومد
اون شب دیگه حال پسره خراب نبود
چند روز گذشت
تا اینکه دختره به پسر جواب داد
و تقاضای دوستی پسره رو قبول کرد
پسره اون شب از خوشحالیش نمیدونست چیکار کنه
از فردا اون روز بیرون رفتن پسره و دختره با هم شروع شد
اولش هر جفتشون خیلی خوشحال بودن که با هم میرن بیرون
وقتی که میرفتن بیرون فکر هیچ چیز جز خودشون رو نمی کردن
توی اون یه ساعتی که با هم بیرون بودن اندازه یه عمر بهشون خوش میگذشت
پسره هرکاری میکرد که دختره یه لبخند بزنه
همینجوری چند وقت با هم بودن
پسره اصلا نمی فهمید که روز هاش چه جوری میگذره
اگه یه روز پسره دختره رو نمیدید اون روزش شب نمیشد
اگه یه روز صداش رو نمیشنید اون روز دلش میگرفت و گریه میکرد
یه چند وقتی گذشت
با هم دیگه خیلی خوب و راحت شده بودن
تا این که روز های بد رسید
روزگار نتونست خوشی پسره رو ببینه
به خاطر همین دختره رو یه کم عوض کرد
دختره دیگه مثل قبل نبود
دیگه مثل قبل تا پسره بهش میگفت بریم بیرون نمیومد
و کلی بهونه میاورد
دیگه هر سری پسره زنگ میزد به دختره
دختره دیگه مثل قبل باهاش خوب و مهربون حرف نمیزد
و همش دوست داشت که تلفن رو قطع کنه
از اونجا شد که پسره فهمید عشق چیه
و از اون روز به بعد کم کم گریه اومد به سراغش
دختره یه روز خوب بود یه روز بد بود با پسره
دیگه اون دختر اولی قصه نبود
پسره نمیدونست که برا چی دختره عوض شده
یه چند وقتی همینجوری گذشت تا اینکه پسره
یه سری زنگ زد به دختره
ولی دختره دیگه تلفن رو جواب نداد
هرچقدر زنگ زد دختره جواب نمیداد
همینجوری چند روز پسره همش زنگ میزد ولی دختره جواب نمیداد
یه سری هم که زنگ زد پسره گوشی رو دختره داد به یه مرده تا جواب بده
پسره وقتی اینکار رو دید دیگه نتونست طاغت بیاره
همونجا وسط خیابون زد زیر گریه
طوری که نگاه همه به طرفش جلب شد
همونجور با چشم گریون اومد خونه
و رفت توی اتاقش و در رو بست
یه روز تموم تو اتاقش بود و گریه میکرد و در رو روی هیچکس باز نمیکرد
تا اینکه بالاخره اومد بیرون از اتاق
اومد بیرون و یه چند وقتی به دختره دیگه زنگ نزد
تا اینکه بعد از چند روز
توی یه شب سرد
دختره زنگ زد و به پسره گفت که میخوام ببینمت
و قرار فردا رو گذاشتن
پسره اینقدر خوشحال شده بود
فکر میکرد که باز دوباره مثل قبله
فکر میکرد باز وقتی میره تو پارک توی محل قرار همیشگیشون
دختره میاد و با هم دیگه کلی میخندن
و بهشون خوش میگذره
ولی فردا شد
پسره رفت توی همون پارک و توی همون صندلی که قبلا میشستن نشست
تا دختره اومد
پسره کلی حرف خوب زد
ولی دختره بهش گفت بس کن
میخوام یه چیزی بهت بگم
و دختره شروع کرد به حرف زدن
دختره گفت من دو سال پیش
یه پسره رو میخواستم که اونم خیلی منو میخواست
یک سال تموم شب و روزمون با هم بود
و خیلی هم دوستش دارم
ولی مادرم با ازدواج ما موافق نیست
مادرم تو رو دوست داره
از تو خوشش اومده
ولی من اصلا تو رو دوست ندارم
این چند وقت هم به خاطر خودت با تو بودم
به خاطر اینکه نمیخواستم دلت رو بشکنم
پسره همینطور مثل ابر بهار داشت اشک میریخت
و دختره هم به حرف هاش ادامه میداد
دختره گفت تو رو خدا تو برو پی زندگی خودت
من برات دعا میکنم که خوش بخت بشی
تو رو خدا من رو ول کن
من کسی دیگه رو دوست دارم
این جمله دختره همینجوری تو گوش پسره میچرخید
و براش تکرار میشد
و پسره هم فقط گریه میکرد و هیچی نمیگفت
دختره گفت من میخوام به مامانم بگم که
تو رفتی خارج از کشور
تا دیگه تو رو فراموش کنه
تو هم دیگه نه به من و نه به خونمون زنگ نزن
فقط دعا کن واسه من تا به عشقم برسم
باز پسره هیچی نگفت و گریه کرد
دختره هم گفت من باید برم
و دوباره تکرار کرد تو رو خدا منو دیگه فراموش کن
و رفت
پسره همین طور داشت گریه میکرد
و دختره هم دور میشد
تا اینکه شب شد و هوا سرد شد و پسره هم بلند شد و رفت
رفت و توی خونه همش داشت گریه میکرد
دو روز تموم همینجوری گریه میکرد
زندگیش توی قطره های اشکش خلاصه شده بود
تازه میفهمید که خودش یه روزی به یکی که داشت برای عشقش گریه میکرد
خندیده بود
و به خاطر همون خنده بود که الان خودش داشت گریه میکرد
پسره با خودش فکر کرد که به هیچ وجه نمیتونه دختره رو فراموش کنه
کلی با خودش فکر کرد
تا اینکه یه شب دلش رو زد به دریا
و رفت سمت خونه دختره
میخواست همه چی رو به مادر دختره بگه
اگه قبول نمیکرد میخواست به پای دختره بیافته
میخواست هرکاری بکنه تا عشقش رو ازش نگیرن
وقتی رسید جلوی خونه دختره
سه دفعه رفت زنگ بزنه ولی نتونست
تا اینکه دل رو زد به دریا و زنگ زد
زنگ زد و برارد دختره اومد پایین
و گفت شما
پسره هم گفت با مادرتون کار دارم
مادر دختره و خود دختره هم اومدن پایین
مادر دختره خوشحال شد و پسره رو دعوت کرد به داخل
ولی دختره خوشحال نشد
وقتی پسره شروع کرد به حرف زدن با مادره
داداش دختره عصبانی شد و پسره رو زد
ولی پسره هیچ دفاعی از خودش نکرد
تا اینکه مادر دختره پسره رو بلند کرد و خون تو صورتش رو پاک کرد
و پسره رو برد اون طرف و با گریه بهش گفت
به خاطر من برو اگه اینجا باشی میکشنت
پسره هم با گریه گفت من دوستش دارم
نمیتونم ازش جدا باشم
باز دوباره برادر دختره اومد و شروع کرد پسره رو زدن
پسره باز دوباره از خودش دفاع نکرد
صورت پسره پر از خون شده بود
و همینطور گریه میکرد
تا اینکه مادر دختره زورکی پسره رو راهی کرد سمت خونشون
پسره با صورت خونی و چشم های گریون توی خیابون راه افتاد
و فقط گریه میکرد
اون شب رو پسره توی پارک و با چشم های گریون گذروند
مادره پسره اون شب   به همه بیمارستان های اون شهر سر زده بود
به خاطر اینکه پسرش نرفته بود خونه
ولی فرداش پسرش رو زیر بارون با لباس خیس و صورت خونی بی هوش توی پارک پیدا کرد
پسره دیگه از دختره خبری پیدا نکرد
هنوز هم وقتی یاد اون موقع میافته چشم هاش پر از اشک میشه
و گریه میکنه
هنوز پسره فکر میکنه که دختره یه روزی میاد پیشش
و تا همیشه برای اون میشه
هنوز هم پسره دختره رو بیشتر از خودش دوست داره
الان دیگه پسره وقتی یکی رو میبینه که داره برای عشق گریه میکنه دیگه بهش نمیخنده
بلکه خودش هم میشینه و باهاش گریه میکنه
پسره دیگه از اون موقع به بعد عاشق هیچکس نشد
چون به خودش میگفت من یکی رو هنوز بیشتر از خودم دوست دارم و عاشقشم




Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:,

|
 


نفس نفسم نفستوخیلی میخواد اگه نفست نفسمونخوادنفسم برای نفست بندمیاد پس نفستو بانفسم یکی کن نفسم
ALI-ZIYA@MIHANMAIL.IR

طنز
طنز برای پسرها
طنز برای دخترا
داستان
احساسی
معمولی
خنده دار
حرفای مدیروبلاگ
کمک
ا......ش.....ک......

 

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلشکسته گان عشق و آدرس delshekasteganeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

مطمئن باش ازتبادل لینک باما پشیمون نمیشی





چت|چت روم ققنوس چت
چت روم | اول چت | ققنوس چت | باران چت | الکسا چت | ناز چت
√تـــــــڪ ستاره ـڪوتـڪ√
اس ام اس
مشاوره دوستانه
رویتا
-18
خود اشتغالی
باحال ترین هاااا
عشـــــــق و جنــــــــون
شازده کوچولو
ردیاب خودرو

 

هفته چهارم دی 1394
هفته سوم بهمن 1394
هفته چهارم بهمن 1393
هفته سوم بهمن 1393
هفته سوم دی 1393
هفته دوم دی 1392
هفته چهارم بهمن 1392
هفته چهارم بهمن 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته دوم دی 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته دوم بهمن 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته دوم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته سوم دی 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته دوم بهمن 1391
هفته اول بهمن 1391
هفته چهارم دی 1391
هفته سوم دی 1391
هفته دوم دی 1391
هفته چهارم بهمن 1391
هفته دوم دی 1391
هفته سوم بهمن 1391
هفته دوم دی 1391

 

کودکان محک
baray to
haaaaaavaaaa
s.................a
بــــآرآنِـــ میبآرد
s....a....m.....a.....n
به افتخار پسری که هنوز خوب مونده
آهای دخــــتــــر خــــانــــوم!!
روزگـــــــــــــار
ع...ا...ش...ق...ا...ن...ه..
حــــــــــــــــــــیــــــــــفــــــــــــ
سکوتــــــــــــــ
جراحتــــــــــ
ایــــــنــــــــــــمـــــــــــــ وبــــــــــلـ
شکلک کامنت گذاری
font ziba saz

 

کلبه کده یک ایرانی
handsome boy
خرید عینک
درج آگهی رایگان در سایت بازارها ( گوگل رنک 5 )
عینک آفتابی مارک
دخـــــتـــــردلــــ شــکــســـتــــهـــ
خرید ساعت مردانه
ساعت مچی کاسیو
خرید عینک آفتابی
خرید عینک آفتابی
بازی
خیانت
صدای عشق
قالبهای عاشقانه و احساسی بلاگفا
روزگارفری
باشگاه هم اندیشان
فرش سپید
شیش تاییا
موبايل||پيشواز||
چت بلاگ
جدیدترین و بهترین و به روز ترین سایتهای موزیک ایران
مشاوره دوستانه
♫ ♪کد موزیک برای وبلاگ♪ ♫
yOu caN"t C me
پاتوق دخترا(ستایش)
تیم گهردورودنگین البرز
کلبــــــه تنهــــایی!!!
الهی که یه آب خوش از توگلوت پایین نره
عشق ممنوع
::::دفتر عشق::::
شعر و متن و عکس عاشقانه برای شما عاشقان
عاشق ماشقی ممنوع
manu hame chiiim
نگاه خاموش
وبلاگ يك پسر تنها
☂ فیسبوک آبی ツ
خاطرات عروسک کوچولو
خط خطی های یه دخترروانی
تاپ ترین وبلاگ کره ای
تنهاترین تنها
خاطره عشق
رها
ارغوان
پا نوشته هاي من
امروز فردا و رویاهای یه دختر ایرانی...
پسردلتنگ
وبلاگ گپ وسرگرمی
علی عبدالمالکی
بیاین باهم بریم کره
بزرگترین وبلاگ دنـــیــای کـــره ای ها
دانلود فیلم آهنگ بازی برنامه+عکس
نفس خاموش
امید خیالات من
♥| عــــشــــق اول |♥
آلترا شاپ
شماره دختروپسر
خلوتگاه من
کرج دانلود
hamechidownload
سایه سکوت
NARAKA
بزرگترین دیتابیس چت ایرانیان
(لوس چت)loos chat
چت سیتی
یاس تنها
سلنا بلاگ و دیزنی
چت روم آوازچت آوازچت
پسران زیبا
۩۞۩ پسر بندری ۩۞۩
وبلاگ شخصی امیررضابهاروند
بیا شبیه همان کودکی نفس بکشیم
اشـــک پنهـــــان(امیرحسین)
اشـــک پنهـــــان(امیرحسین)
اشـــک پنهـــــان
تنهاترین عشق روزگار
All It
✿✿✿علم روزدنیا✿✿✿
طرفداران بارسلونا
عشق کلاسیک
وبلاگ هواداران(پرسپولیس)
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 493
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 493
بازدید ماه : 785
بازدید کل : 80567
تعداد مطالب : 261
تعداد نظرات : 146
تعداد آنلاین : 1



صدای عشق
دریافت کد خداحافظی

ye mahe asemooni

.

کد متحرک کردن عنوان وب

تماس با ما

تعبیر خواب آنلاین



هواداران استقلال



..
دریافت کد قفل کلیک راست
دریافت کد قلب دنبال موس

<-PollName->

<-PollItems->

دریافت همین آهنگ


گروه آوات