پرسید که چرا دیرکرده است ؟
نکند دل دیگری اورااسیرکرده است ؟
خندیدم و گفتم:اوفقط اسیرمن است تنها دقایفی تاخیرکرده است .
گفتم: امروز هوا سردبوده است شاید موعود قرار تغییر کرده است .
خندید به سادگی ام آینه گفت:احساس پاک،تو را زنجیر کرده است .
گفتم:از عشق من چنین سخن مگو ….
گفت:خوابی؟سالهاست که دیر کرده است .
در آینه به خود نگاه میکنم آه عشق او،عجب مرا پیر کرده است .
راست میگفت آینه که منتظر مباش او برای همیشه دیر کرده است .
مسابقه وبلاگ برتر ماه
نظرات شما عزیزان:
Faranak
ساعت11:07---20 مهر 1391
خیلی قشنگ بود عزیزم
|